پسرافتاب
(وبلاگی برای نسل جوان)خدایا انکه در تنها ترین تنهاییم تنهایم گذاشت تو در تنها ترین تنهایش تنهایش نگذار
10 فروردين 1398برچسب:, :: 1:7 ::  نويسنده : mohammad       

سلام  به همه دوستان،امیدوارم که از وبلاگم استفاده کافی رو برده باشین.لطفا برای ادامه مطالب وبلاگ پسر آفتاب در آخر وبلاگ روی گزینه صحفه بعد کلیک کن. لطفا دوستم نظر درباره وبلاگ یادت نره.ممنون مدیریت وبلاگ 

 


www.sun-boy.loxblog.com            



شنبه 11 مرداد 1393برچسب:, :: 12:0 ::  نويسنده : mohammad       


می دآنی؟ ؟؟

من هنوز هم در پس تمآم اتفــــــــــــــــــــآق هآیی که نیفتآده اند 

می شکـــــــــنم ...  

چشــــــم هآیت رآ ببند ... 

گوش کن ... 

دخترکی دلــــــــــــش را بغــــــــــــــل گرفته 

و زیر آوآر ِ بغـــــــــــــض هآی فروریخته اش ، 

///جیـــــــــــغ می کشد///
smsiha.net-tanhayiiii1.jpg



پنج شنبه 18 مرداد 1392برچسب:, :: 1:39 ::  نويسنده : mohammad       

گریهتورا به خاطر همه کسایی که نشناخته ام دوست میدارم

تورا به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست میدارم برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای خاطر نخستین گناه تورا به خاطر دوست داشتن دوست میدارم تورا به جای همه ی کسایی که دوست نمیدارم دوست میدارم.



پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, :: 3:34 ::  نويسنده : mohammad       
 

 "چقدر سخته اونی که دوسش داری بشینه کنارت

از کسی که دوسش داره بگـــه "



دو شنبه 16 مرداد 1392برچسب:, :: 7:0 ::  نويسنده : mohammad       

می گویند شیشه ها احساس ندارند اما وقتی روی شیشه بخار گرفته ای نوشتم: دوستت دارم آرام گریست....

یه روز معلم پرسید که عشق چند بخشه:
 زود دستمو بردم بالا و گفتم:
 یه بخشه ولی وقتی تو رو دیدم فهمیدم که عشق سه بخشه...
1-آتش دیدن تو  2-شوق با تو بودن۳ - واندوه بی تو بودن



دو شنبه 15 مرداد 1392برچسب:, :: 7:0 ::  نويسنده : mohammad       

 

چند تا دوسم داری ؟ همیشه وقتی یکی ازم می پرسید چند تا دوسم داری یه عدد بزرگ میگفتم...    ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تا دوسم داری گفتم : یکی !!! میدونی چرا ؟چون قوی ترین و
 بزرگترین عددیه که میشناسم ... دقت کردی که قشنگترین و عزیز ترین چیزای دنیا همیشه یکین
 ؟ ماه یکیه ... خورشید یکیه ... زمین یکیه ... خدا یکیه ... مادر یکیه ... پدر یکیه ... تو هم یکی
هستی ... وسعت عشق من به تو هم یکیه ... پس اینو بدون از الان و تا همیشه یکی دوستت دارم .



دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, :: 14:47 ::  نويسنده : mohammad       

واقعیتی درباره پسران :

ممکن است تمام روز سرو گوششان بجنبد ،اما قبل از خواب ؛

همیشه به دختری که واقعا دوستش دارند فکر میکنند !...........

 

واقعیتی درباره دختران:

ممکن است تعداد زیادی طرفدار داشته باشند ،اما قلبشان ؛

فقط متعلق به یک نفر خاص است ...



دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:سهراب محمد,سپهری,شعرریبا, :: 14:35 ::  نويسنده : mohammad       

شعری از سهراب سپهری...

شب آرامی بود می روم در ایوان، تا بپرسم از خود زندگی یعنی چه؟ مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا لب پاشویه نشست پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند و مرا برد، به آرامش زیبای یقین با خودم می گفتم : زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست رود دنیا جاریست زندگی، آبتنی کردن در این رود است وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟ هیچ !!! زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت زندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد تو نه در دیروزی، و نه در فردایَی ظرف امروز، پر از بودن توست شاید این خنده که امروز، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با، امید است زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا می ماند زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق زندگی، فهم نفهمیدن هاست زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست فرصت بازی این پنجره را دریابیم در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم پرده از ساحت دل برگیریم رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند چای مادر، که مرا گرم نمود نان خواهر، که به ماهی ها داد زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست من دلم می خواهد، قدر این خاطره را ، دریابیم

 



دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:د ئ ذ دئرو, :: 3:20 ::  نويسنده : mohammad       

سلام دوستان خوبم ممنون که درطول این مدت که من نبودم بانظراتتون منوهمراهی کردین ممنون



پنج شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, :: 3:5 ::  نويسنده : mohammad       

طاقت بیار طاقت بیار تووی این روزای انتظار

 

 طاقت بیار طاقت بیار توو  سردی شبای تار

 

 طاقت بیارو  قلبت رو به دست تنهایی نده

 

فانوس چشماتو ببخش به این شبای غمزده

 

روزای خوب رو جا نذار توو سختیای روزگار

 

بخاطر منم شده طاقت بیار طاقت بیار

 

زمزمه رسیدن  پشت سکوت جاده ها

 

چندتا قدم مونده فقط بخاطر خدا بیا

 

خسته ای کوله بارتو روی شونه های من بذار

 

راه زیادی اومدیم طاقت بیار طاقت بیار

 

نگو شکستی نگو بریدی منم مثل تو دلم گرفته

 

باید بمونیم طاقت بیاریم توو روزگاری که غم گرفته

 

 



پنج شنبه 3 آذر 1390برچسب:, :: 23:53 ::  نويسنده : mohammad       

 

 من تنها نيستم, اشکهايم را دارم,
اشکهايي که از غم تو بر گونه هايم جاري است من تنها نيستم,
لحظه ها را دارم, لحظه هايي که يکي پس از ديگري عاشقانه مي ميرند
تا حجم فاصله را کمرنگ تر کنند.
من تنها نيستم چرا که خيالت حتي يک نفس از من غافل نمي شود.
چقدر دوست دارم لحظه هايي را که دلتنگ چشمانت مي شوم.
هر لحظه دوريت برايم يک دنيا دلتنگي است و چقدر صبور است دل من,
چرا که به اندازه تمام لحظه هاي عاشق بودنم از تو دور هستم .
ولي من باز چشم براهم...
چشم به راهم تا آرامش را به قلب من هديه کني...

 



پنج شنبه 3 آذر 1390برچسب:, :: 23:50 ::  نويسنده : mohammad       
عاشق شدن آسان است، اما ادامه آن هنر است
 
دوست هرکه باشد، نسخه دوم خودت است
 
 نمی توان جلوی پیری را گرفت، اما میتوان روح جوانی داشت
 
هر جا که باشی دوستانت دنیای توهستند
 
بالا رفتن سن حتمی است
اما اینکه روح تو پیر شود بستگی به خودت دارد
 
خنده کوتاهترین راه بین دوستان است
 
عمر سالهای گذشته نیست
سالهایی است که از آن زندگی کردی
 
عشق زندگی را نمی چرخاند
اما انگیزه ای است برای زندگی

 وقتی  جایی داری که بروی یعنی خانه داری
   ووقتی کسی را دوست داری یعنی خانواده داری
بزرگترین لذت زندگی
داشتن دوست صمیمی است
غیر از سخن گفتن راههایی بین دوستان وجود دارد
اگر از چیزی لذت بردی
دیگران را شریک ساز 
 
زیبا است که ببینیم کسی میخندد

                    وزیباتراینکه بدانی خودت باعث خنده اش شده ای



پنج شنبه 3 آذر 1390برچسب:, :: 23:48 ::  نويسنده : mohammad       

رفتی و چشمای خیسم یادگاری از تو مونده .

بی وفایی هام هنوزم منو رو از دلت نرونده؟؟؟

چشم به راه تو میمونم . تا که بر گردی دوباره .

 میترسم وقتی که نیستی دلم دل من طاقت نیاره

گفتن لحظه آخر واسه من هنوز سواله

دیدن دوباره تو فقط اون خواب و خیاله

رفتی اما خاطراتت توی قلب من میونه .

هیشکی مثل تو بلد نیست دلم رو بسوزونه

تا وقتی که زنده هستم چشم به راهه تو میمونم .

 تو دیگه رفتی که رفتی نمیای پیشم میدونم .

اما هر کجا که هستی منو تو دلت نگه دار .

با چشمای خیس و گریون من میگم خدا نگهدار

 

دوووووووووووووووووووو ست دارم خدافظ

 



پنج شنبه 3 آذر 1390برچسب:, :: 23:46 ::  نويسنده : mohammad       
من همان شوق عجیبم ، همان لرزش دست

من همان وسوسه عشق تو و طعم شکست

من فراموش شده ی شهر و دیاری ملعون

شادی ناب مرا برد شبی عشق و جنون

من همان زائره کوچک شهر غم عشق

دامنم سوخت شبی آتش سوزنده

من همان ملعبه کوچک آن چرخ و فلک

دست بازیچه بازی بد تیر و فلک

من همان همنفس باد و خزان و شب هجر

ظلم هجران چه سبب بود امان از شب هجر

من همان همدم ظلمت ، تو همان همدم نور

کی شود کور کند چشم تورا روشن نور

من همان گمشده فریاد همان لمس سکوت

خوب دانم که برد عمر مرا دست حبوط

من پریشان شده دست تو و خواهش باد

مرگ بر هرچه پلیدی و تباهی و عناد

من و شیدایی و عشق بی سرانجام تو بس

به من از عشق بگو ، نه طعم کال یک هوس


پنج شنبه 3 آذر 1390برچسب:, :: 23:43 ::  نويسنده : mohammad       
نمی خواهم خدایم بیکران باشد

نمی خواهم عظیم و قادر و رحمان

نمی خواهم که باشد این چنین آخر

خدا را لمس باید کرد


نگو کفر است 

خدا را می توان در باوری جا داد

که در احساس و ایمان غوطه ور باشد

خدا را می توان بویید

و این احساس شیرینی است 


نگو کفر است

که کفر این است

که ما از بیکران مهربانیها

برای خود 

خدایی لامکان و بی نشان سازیم

خدا را در زمین و آسمان جستن

ندارد سودی ای آدم

تو باید عاشقش باشی

و باید گوش بسپاری

به بانگ هستی و عالم

که در هر خانه ای آخر خدایی هست


نگو کفر است

اگر من کافرم !! باشد 

نمی خواهم خدایا زاهدی چون دیگران باشم 

نمی خواهم خدایم را

به قدیسی بدل سازم

که ترسی باشد از او در دل و جانم


نگو کفر است

که سوگند یاد کردم من

به خاک و آب و آتش بارها ای دوست

خدا زیباترین معشوق انسانهاست

خدا را نیست همزادی 

که او یکتاترین

عاشق ترین

معبود انسانهاست.


پنج شنبه 3 آذر 1390برچسب:اشک,حرمت,محمد,پسر,آفتاب, :: 23:40 ::  نويسنده : mohammad       

در این خانه ی  متروکه ی ویران را کسی دیگر نمی کوبد

  کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم

  و من چون شمع می سوزم

  و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

  و من گریان و نالانم

  و من تنهای تنهایم

  درون کلبه ی خاموش خویش اما

  کسی حال من غمگین نمی پرسد

  و من دریای پر اشکم که طوفانی به دل دارم

  درون سینه پر جوش خویش ، اما

  کسی حال من تنها نمی پرسد

  و من چون تک درخت زرد پاییزم

  که هر دم با نسیمی می شود برگی جدا از او

  و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

 



چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:انگلیسی,زیبا ,عشق,محمد,عاشق, :: 14:35 ::  نويسنده : mohammad       

 
عشق اقيانوس وسيعي است که دو ساحل رابه يکديگر پيوند ميدهد

 

love is wide ocean that joins two shores

زندگي بدون عشق بي معني است و خوبي بدون عشق غير ممکن

life whithout love is none sense and goodness without love is impossible

عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدايي بلند تر خواهد بود

love is something silent , but it can be louder than anything when it talks

عشق آن است که همه خواسته ها را براي او آرزو کني

love is when you find yourself spending every wish on him

عشق گلي است که دو باغبان آن را مي پرورانند

love is flower that is made to bloom by two gardeners

عشق گلي است که در زمين اعتماد مي رويد

love is like a flower which blossoms whit trust

عشق يعني ترس از دست دادن تو

love is afraid of losing you

پاسخ عشق است سوال هر چه که باشد

no matter what the question is love is the answer

وقتي هيچ چيز جز عشق نداشته باشيد آن وقت خواهيد فهميد که عشق براي همه چيز کافيست

when you have nothing left but love than for the first time you become aware that love is enough

زماني که همه چيز افتاده است عشق آن چيزي است که بر پا مي ماند

love is the one thing that still stands when all else has fallen

عشق مثل هوايي است که استشمام مي کنيم آن را نمي بينيم اما هميشه احساس و مصرفش مي کنيم و بدون ان خواهيم مرد

love is like the air we breathe it may not always be seen, but it is always felt and used and we will die without it



پنج شنبه 22 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 15:39 ::  نويسنده : mohammad       

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند. کوروش کبیر

 

خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن کوروش کبیر

 

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید. کوروش کبیر

 

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .کوروش کبیر

 

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما کوروش کبیر

 

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد .کوروش کبیر

 

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .کورش کبیر

 

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر .کوروش کبیر

 

تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .کوروش کبیر

 

دشوارترین قدم، همان قدم اول است .کوروش کبیر

 

عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .کوروش کبیر

 

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .کورش کبیر

 

 

 

 

من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.کوروش کبیر

 

 

 

 



پنج شنبه 22 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 15:38 ::  نويسنده : mohammad       

شب از مهتاب سر می ره  

تمام ماه تو ابه 

شبیه عکس یک رویاست 

تو خوابیدی جهان خوابه 

زمین دور تو می گرده 

زمان دست تو افتاده 

تماشا کن سکوت تو 

عجب عمقی به شب داده 

تو خواب انگار طرحی از 

گل و مهتاب و لبخندی 

شب از جایی شروع می شه  

که تو چشماتو می بندی 

تو رو اغوش می گیرم 

تنم سر ریز رویاشه 

جهان قد یه لالایی 

توی اغوش من جاشه 

تو رو اغوش می گیرم 

هوا تاریکتر میشه 

خدا از دست های تو 

به من نزدیکتر می شه 

زمین دور تو می گرده 

زمان دست تو افتاده 

تماشا کن سکوت تو 

عجب عمقی به شب داده 

تمام خونه پر میشه 

از این تصویر رویایی 

تماشا کن،تماشا کن 

چه بی رحمانه زیبایی..



پنج شنبه 22 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 15:33 ::  نويسنده : mohammad       

کاش در دهکده عشق فراوانی بود
توی بازار صداقت کمی ارزانی یود
کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم
مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود
کاش به حرمت دلهای مسافر هر شب
روی شفاف تزین خاطره مهمانی بود
کاش دریا کمی از درد خودش کم می کرد
قرض می داد به ما هرچه پریشانی بود
کاش به تشنگی پونه که پاسخ دادیم
رنگ رفتار من و لحن تو انسانی بود
مثل حافظ که پر از معجزه و الهامست
کاش رنگ شب ما هم کمی عرفانی بود
چه قدر شعر نوشتیم برای باران
غافل از کن دل دیوانه که بارانی بود
کاش سهراب نمی رفت به این زودی ها
دل پر از صحبت این شاعر کاشانی بود
کاش دل ها پر افسانه ی نیما می شد
و به یادش همه شب ماه چراغانی بود
کاش اسم همه دخترکان اینجا
نام گلهای پر از شبنم ایرانی بود
کاش چشمان پر از پرسش مردم کمتر
غرق این زندگی سنگی و سیمانی بود
کاش دنیای دل ما شبی از این شبها
غرق هر چیز که می خواهی و می دانی بود
دل اگر رفت شبی کاش دعایی بکنیم
راز این شعر همین مصرع پایانی بود

 

 



شنبه 23 فروردين 1390برچسب:, :: 18:57 ::  نويسنده : mohammad       

 



شنبه 22 فروردين 1390برچسب:, :: 14:52 ::  نويسنده : mohammad       
در باز شد اومد سرم اوردم با دیدم اونه اره خودش بود خیلی خوش تیپ شده بود دلم می خواست فقط

 

نگاش کنم  نمی خواستم چشم ازش بر دارم ولی نمی دونم چی شد از حیام بود یا از غرور  سریع

سرمو پایین انداختمو به کار خودم مشغول شدم  تا اینکه صدام کرد دلم هری ریخت قلبم تند می زد

از دستخطم تعریف کرد  زمانی که اون داشت حرف می زد انگار دنیارو بهم داده بودن...................

گوهر خود را نزن بر سنگ هر ناقابلی / صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی



شنبه 21 فروردين 1390برچسب:, :: 13:0 ::  نويسنده : mohammad       
                 خدایا دوست بدار آنهایی را که دوستمان دارند ونمی دانیم

 

                    وسلامت بدار آنهایی راکه دوستشان داریم ونمی دانند

 

                                                                                                      ( آمین)



شنبه 20 فروردين 1390برچسب:, :: 18:47 ::  نويسنده : mohammad       
رگ خواب این دل توی دست تو بوده ترکهای قلبم شکسته تو بوده

 

منو با یه لبخند به ابرها کشوندی با یک قطره اشکت به آتیش

نشوندی مدارا نکردی با دلواپسی هام ندیده گرفتی غم بی کسیمو

با این آرزویی که بی تو محاله یه شب خواب آروم فقط یه خیاله

چقدر حیفه این عشق همین جور هدر شه یکی از منو تو بره دربه در شه

باید صبر کنم با همین جای خالی حالا تو نبودم بگو در چه حالی

مدارا نکردی با دلواپسی هام...........................



شنبه 20 فروردين 1390برچسب:, :: 18:33 ::  نويسنده : mohammad       

محبوبم ،‌اشک‌هایت را پاک کن! زیرا عشقی که چشمان ما را گشوده و ما را خادم خویش ساخته، ‌موهبت صبوری و شکیبایی را نیز به ما ارزانی می‌دارد. اشک‌هایت را پاک کن و آرام بگیر، ‌زیرا ما با عشق میثاق بسته‌ایم و برای آن عشق است که رنج نداری، ‌تلخی بی نوایی و درد جدایی را تاب می‌آوریم برای خاطر عشق به من بگو، ‌آن شعله چه نام دارد که در دلم زبانه می‌کشد، ‌نیرویم را می‌بلعد و اراده‌ام را زایل می‌کند؟

بوسه را دوست دارم نه از هوس
عشق را دوست دارم نه در قفس
تو را دوست دارم تا اخرین نفس



زندگی ۲ نیمه است:
نیمه اول در انتظار
نیمه دوم در حسرته نیمه اول


عشق حادثه است و جدایی قانون
پس حادثه افرین باش و قانون شکن


به او گفتم غمگین ترین ترانه را برایم بخوان
چشمهایش را بست و ارام ارام گریست


زندگی یعنی گذشت به خاطره یکدیگر یعنی ارضای خودخواهی با دیگر خواهی

انسان موجودیست میان دو بینهایت !!
بینهایت پست و حقیر و بینهایت عزیز و مقدس ...


پرواز اعتماد را تجربه کنیم
وگرنه میشکنیم بالهای دوستیمان را


به یکدیگر مهر بورزید اما از مهر بند نسازید بگذارید مهر دریای مواجی باشد در میان دو ساحل روح های شما


انسان ایده آل شمشیر قیصر را در دست .. دل مسیح را در سینه .. با مغز سقراط می اندیشد و با قلب حلاج عشق میورزد


جماعتی که نظر را حرام می دارند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال


عشق نه دادنی است نه گرفتنی,عشق شریک شدنی است



دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:, :: 11:53 ::  نويسنده : mohammad       

به گل گفتم: "عشق چیست؟" گفت: "از من خوشگل تر است..."


 

به پروانه گفتم: "عشق چیست؟" گفت: "از من زیبا تر است..."


 

به شمع گفتم: "عشق چیست؟" گفت: "از من سوزان تر است..."


 

به عشق گفتم: "آخر تو چیستی؟" گفت: "نگاهی بیش نیستم


 



چهار شنبه 13 بهمن 1389برچسب:, :: 23:31 ::  نويسنده : mohammad       

دوست دارانه وب پسر آفتاب، چه خبرا ؟
من مدتی در گیر  امتحانام بودم دیگه وقت نداشتم بیام اینجا مطلب بزارم ، تو این پست دو تا مطلب گذاشتم باحال .
ولی خودمونیما شما ها هم همیشه به ما لطف دارین ، همیشه با نظراتتون به ما لطف داشتین ، کاش میشد یه طوری جبران کرد این لطف شما رو .


 

 


اولین مطلب عنوانش هست : ای عشق تو کیستی ؟
از همه پرسیدن عشق چیست....؟؟؟؟ 
   از کودکی پرسیدن عشق چیست ؟ گفت........بازی 
      از نوجوانی پرسیدن عشق چیست؟ گفت.......  کینه.
         ازجوانی پرسیدن عشق چیست ؟ گفت .........   پول وثروت.   
            از پیری  پرسیدن عشق چیست؟  گفت............   عمر 
               ازگل پرسیدن عشق چیست ؟ گفت  .......از من خوشبوتر.
                  از پروانه پرسیدن عشق چیست ؟گفت.......... از من زیباتر .
                     از خورشید پرسیدن عشق چیست؟ گفت .......از من سوزانتر. 
       ...   ودر آخر از خود عشق پرسیدن ..؟؟؟؟؟
                        ای عشق تو کیستی ؟؟گفت به خدا قسم نگاهی بیش نیستم.


 تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net


اگر خوب بود این یکی رو هم بخونید !
این یه شعره :


                 کاشکی ندونی وقتی که میرم
                    کاشکی ندونی بی تو میمیرم
                       مرگ قناری دیدن نداره
                          گلی که خشکید چیدن نداره
                             میرم از اینجا وقتی که خوابی
                                من اهل خشکی تو اهل آبی
                                   این نامه از دختر کویره
                                      وقتی میخونیش که خیلی دیره
                                         میرم از اینجا با پای خسته
                                            با چشمی گریون قلبی شکسته
                                               بغضی هنوزم مونده تو سینه
             دوری چه سخته قسمت همینه
همیشه عاشق باشید .

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

 تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net



دو شنبه 8 بهمن 1389برچسب:, :: 5:33 ::  نويسنده : mohammad       

سلام.دوستای خوبم.لطفا برای دیدن عکسا روی ادامه مطلب بروید.حتما ببینید.نظر یادتون نرها



ادامه مطلب ...


سه شنبه 6 بهمن 1389برچسب:, :: 5:0 ::  نويسنده : mohammad       

بچه ها دوس دارم گریه کنم 

کاش میتونستم همه حرفامو بهتون بگم ولی نمیشه به خدا 

فقط یه قسمتی شو میگم....



وقتی که گریم میگیره 
یه آسمون بارونیم
اما به کی بگم خدا
من تو دلم زندونیم

راستش این دله تنهای من حرفای زیادی واسه گفتن داره ولی نمیدونه به کی بگه همیشه غصه تنهایی رو می خورم چون هیچ کس نتونسته این دل تنهارو درک کنه و بگم آدمای زیادی دورو ورمن میپلکن ولی هیچ کدوم انصاف ندارن...بی مرامن....

هیچ کس نتونسته گریه های شبانمو درک کنه. من که میخوام به نفر رو دوست داشته باشم و اونم دوسم داشته باشه 

نمی خوام بگم بی کسم 

ولی من فک کنم اگه آدم گاهی اوقات هیچ کسو نداشته باشه بهتره 

چون اون موقع میدونه کسی رو نداره و فک میکنه اگه داشت میتونستن 

همه ی غماشونو بخورن ...

چی بگم...

نمیدونم خدا چرا ارزوی منو برآورده نمی کنه شایدم میخواد امتحانم کنه.میدونید پیدا کردن یه دوست تو خیابون یا هر جای دیگه خیلی راحته ولی اگه اون نباشه که تو میخوای خیلی برات سخته یا اگه تو فقط اون دوست داشته باشی بعده چند وقت بودنی که اون کسای دیگم دوست داره خیلی ناراحت میشی...

و سخت تر از همه اینه که دوسش داشته باشی ولی اون باورت نکنه.... 

 چی میشه همه فقط یه نفر رو دوست داشته باشن بعضیا فکر می کنن که سر کار گذاشتن جنس مخالفشون خیلی باحاله ولی اونا دارن کلاه سر خودشون میذارن و با احساسات مردم بازی می کنن.راستی فکر نکنید من تو عشق شکست خوردم فقط میخواستم بفهیمد که ادم فقط یه نفر رو دوست داشته باشه چقد خوبه.همیشه میخوام تو وبلاگ از تنهایی بنویسم ولی میدونم فایده نداره.من تو زندگیة18 سالم یه چیزی رو خوب فهمیدم

 اگه آم عشقش پاک باشه چه احساس خوبی به آدم دست میده به نظر من آدم نباید طرفشو به خاطر خوشکلی تیپ و قیافه یا هر چیزه دیگه ای دوست داشته باشه باید فقط اون به خاطر خودش بخواد.میدونی یه تنها از چی غصه میخوره از عاشق نبودنش همیشه منزوی و احساس میکنه که کسی دوستش نداره 

ولی من همشو دارم هم دوست و هم یکی بهم میگه عاشقمه ولی کاش...

ولی خوبه که خدارو دارم (این یکی رو دیگه میشه روش حساب کرد)
من دوس داشتم تو این یکی وبم از غم ننویسم ولی انگار غم با سرشت و ذات من عجین شده

خلاصه ببخشید سرتونو درد آوردم 

همه اینا گوشه کوچکی از حرفای دلم بود 

اگه دوست داشتین نظر بدین اگه دوستم نداشتین من باز شمارو دوست دارم



سه شنبه 5 بهمن 1389برچسب:, :: 1:4 ::  نويسنده : mohammad       

خب،اول سلام


دیُم اینکه فکر میکنم شما هم مثل من اینو شنیده باشید که خدا بنده هاییش رو که بیشتر دوست داره بیشتر هم مورد امتحان قرار میده پس اونایی که بی هیچ علتی تو زندگی همش سختی میکشید در حالی که هیچ کار خلافی انجام نداده اید خدا رو شکر کنید که اینقدر دوستتون داره.


سیُم ای مطلبی که الان میخوام بذارم جالبه آخه دلم نمیومد براتون نذارم:


سیب سرخ،حوا و گندم و انگور بهانه بود.من لیاقت بهشت را نداشتم.


انگار برای زنده ماندن باید سفر میکردم.هنوز هم در حال سفرم در حال بازگشت.


نمی دانم به خانه ام راهم می دهند یا نه!


خنده های شیطان نگرانم می کنند.


چهام من هر وقت از پستیه آدما و زندگی خسته و دل شکسته میشم اینو با خودم تکرار میکنم:


شاید زندگی آن جشنی نباشد که انتظارش را داشتی اما حالا که به آن دعوت شده ای تا میتوانی زیبایش کن.


پنجم هم تعریفی زیبا از زندگیست:


زندگی،یعنی بازی.سه،دو،یک...سوت داور.....بازی شروع شد...! دویدی،دست و پا زدی،غرق شدی،نجات پیدا کردی، خیانت کردی، دل شکستی،عاشق شدی،بی رحم شدی،مهربان شدی،بچه بودی؛بزرگ شدی،پیرشدی سوت داور_______________بله،بازی تمام شد... زندگی را باختی یا بردی، اگه بردی خوش بحالت اگر هم که باختی،اشکاتو پاک کن همسفر گاهی باید بازی رو باخت، اما اینو یادت باشه باز میشه زندگی رو ساخت.


ششم، همیشه پیروز باشید و نظر یادتون نره.  

 




صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

 
درباره وبلاگ

" سلام دوست عزیز به وبلاگم خوش آمدی"
آخرین مطالب
پيوندها

برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پسر افتاب و آدرس(sun-boy.loxblog.com)لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک مادر سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 28
بازدید کل : 19332
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 108
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


..